سید ابراهیم رئیسی در جلسه بیست و یکم اسفندماه 1400 گفته بود: «تعطیلی حدوداً دو ساله نظام آموزشی کشور باعث افت علمی و تحصیلی جدی شده است. گزارشهای نگران کنندهای از نتایج پایشهای علمی به دست آمده و ضرورت دارد کلاسهای درس و امتحانات مدارس و دانشگاهها به شکل حضوری برگزار شود.»
معاون تربیتبدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش هم اظهار داشته بود: «تأکید ما این است که همه دانشآموزان در 5روز هفته امکان استفاده از آموزشهای حضوری را در مدارس داشته باشند. اما باتوجه به آغاز ماه رمضان و وجود کرونا، نحوه حضور دانشآموزان در مدارس جزو اختیارات شورای مدرسه است.»
وزارت آموزش و پرورش که در صدور دستورالعمل ید طولایی دارد در بخشنامه 12 بندی در مورد حضوری بودن آموزش در کلیه مقاطع تحصیلی به ادارات کل ازجمله اعلام نمود: روز 14 فروردین 1401 همه عوامل اجرایی، تربیتی و آموزشی مدارس طبق جدول برنامه هفتگی در مدرسه حضور یابند و تمام فعالیتهای تربیتی و آموزشی مربیان، آموزگاران، دبیران و هنرآموزان در همه مقاطع تحصیلی و تمام دروس به صورت حضوری با رعایت بهداشت فردی و بهداشت محیط، استفاده مناسب از ماسک و تهویه کلاسهای درس انجام شود… انجمن اولیا و مربیان مطابق آییننامههای اجرایی در زمینه حمل و نقل و تردد دانشآموزان مدارس نسبت به ساماندهی سرویسهای ایاب و ذهاب دانشآموزان اقدام نمایند… قبل از چهاردهم فروردین از طریق صدا و سیما نیز اعلام شد برای دانشآموزان ابتدایی که نمرات نیمسال اول آنها نیاز به تلاش بیشتر دارد کلاسهای جبرانی در نظر گرفته شود، به زمان نیمسال دوم تحصیلی دبیرستانیها یک ماه اضافه خواهد شد، مدارس غیردولتی حق گرفتن شهریه اضافی برای برنامههای ثابت و فوقبرنامه ندارند.
بعد از آن، مقامات آموزش و پرورش یکماه اضافه شدن به زمان آموزش را تأیید نکردند و محمدمهدی کاظمی معاون آموزش متوسطه در برنامهای تلویزیونی با عنوان «چالشهای بازگشایی مدارس» به سؤالات و نگرانیهای خانوادهها پاسخ داد و در اینباره که خانوادهها نگرانند و بخش عمدهای از دانشآموزان در مدارس دولتی هستند چراکه شرایط تهویه کلاسها مناسب نیست و در پاسخ به این پرسش که چه ضرورتی برای بازگشایی مدارس وجود داشت توپ را در زمین ستاد کرونا انداخت و گفت موضوع سلامت دانشآموزان دارای اهمیت است و در اختیار ستاد کرونا میباشد و استفاده از ماسک را برای دانشآموزان یادآور شد و اعلام نمود واکسن از الزامات حضور دانشآموزان نیست.
صاحبنظران معتقدند ریشه مشکلات مزمن و روزافزون آموزشوپرورش و در نهایت چالشهای متعدد فرهنگی و آسیبهای اجتماعی کنونی جامعه قرار نگرفتن نظام تعلیم و تربیت در صدر دغدغههای استراتژیستهای کشور یا کم عنایتی بدان در بیشتر دولتها بوده است. امروزه در سراسر جهان پیش و بیش از هر ملاکی برای توصیف پیشرفته یا درحال پیشرفت بودن هر کشوری ملاک کمیت و کیفیت نیروی انسانی متخصص فرهمند با تربیت فاخر، ملاک ارزیابی میباشد. آیا برای برنامهریزی و توسعه و تمدنسازی کشور توجه به نیروی انسانی شده است و آیا دستگاه مهم و تمدنساز و انسان پرور آموزشوپرورش را سرلوحه توجه خود قرار میدهند یا خیر؟
با این وضع بدیهی است برای رسیدن بدان جایگاه، آموزشوپرورش نیاز به مسئولان و در رأس وزارتخانه وزیری در تراز بالای تمدنسازی و فرهنگ آفرینی دارد که برای هدایت و برنامهریزی باید انجام وظیفه نماید.
آیا علیرغم شعار و حرف، در عمل چنین ارادهای را تاکنون دیدهایم؟ برای اثبات مدعا لیست سه نفره وزرای پیشنهادی دولت سیدابراهیم رئیسی در وزارت آموزشوپرورش به مجلس را گواه میآوریم. به سخنان و عملکرد یوسف نوری وزیر آموزشوپرورش به مناسبتهای مختلف شما را ارجاع میدهیم.
آیا هر روز به ارتقای جایگاه این دستگاه و سطح شأن و معاش معلمان اعم از شاغل و بازنشسته ناامیدتر نمیگردیم؟
اگر لیستی از سخنان وزیر محترم پیش روی خود بگذاریم اولین برداشت هر خبره مجربی این است که ایشان با فضای دستگاه تعلیم و تربیت و وظایف مهم آن و اختیارات خود آنگونه که باید و شاید آشنا نیست.
آیا وزیر و مشاورانش نمیدانند در آموزشوپرورش که با روان و عاطفه سرو کار دارد واژه (باید) و با (تحکم سخن گفتن) جایگاهی ندارد؟
آیا ایشان نمیداند قدم اول در تربیت پذیرش مربی، خواستن و پذیرفتن نوع تربیت از سوی وی است؟
آیا زحمات تربیتی معلمان طی یک قرن که از آموزشوپرورش نوین میگذرد را نادیده نگرفته که میگوید: برای اسلامی کردن آموزشوپرورش دست نیاز به طلاب دراز میکنم؟
کدام ویژگی طلاب را معلمان متخصص مومن و عاشق کنونی ندارند… گام برداشتن در مسیر اسلامی کردن آموزشوپرورش اینست که وضعیت نابسامان دهها هزار معلم حمایتی یا همان خرید خدماتیها را ساماندهی و از تضییع بیشتر حقوق آنان جلوگیری کرد، امکانات حداقلی برای آموزشگاهها تهیه نمود، وضعیت مدارس را سروسامان داد.
نوری که پیاده رفتن اربعین را در ردیف رزومه خود به نمایندگان مجلس عرضه میدارد باید اطلاعاتی در مورد اقدامات ماندگار دانشآموزان و معلمان بویژه در سالهای 56 و 57 داشته باشد که در بیشتر شهرها و مناطق در کنار دیگر اصناف و اقشار و دانشجویان و دانشگاهیان و گروههای مختلف ایرانی از هر مذهب و قوم ازجمله عدهای از روحانیونی که به ندای بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران لبیک گفته بودند با شرکت در تجمعات و اعتصابات و تحصنها پیروزی انقلاب اسلامی را در بهمنماه 1357 رقم زدند.
اگر به فعالیتهای تشکلهای معلمان و فرهنگیان در استانها و شهرستانها و مناطق مختلف ازجمله تهران و اصفهان و مشهد و یزد و… نظر افکنند درمییابند که معلمان چه خدمات ارزندهای در مسیر پیروزی انقلاب اسلامی داشتهاند. بنابراین استخدام طلاب به عنوان معلم نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد و در جهت اسلامی کردن آموزشوپرورش گام برداشته نمیشود بلکه این موضوع به عنوان تبعیض و عدم رعایت عدل و انصاف در پرونده یوسف نوری ثبت و ضبط خواهد شد.
آیا اولیا و دانشآموزان چنین مربیان تربیتی میخواهند یا (باید) بخواهند؟
به تصمیمهای شتابزده، بیتامل و تعمق اخیر وزارتخانه در مورد حضوری نمودن آموزش دانشآموزان به اصطلاح صددرصدی نگاه کنید آیا نشان نمیدهد وزیر به جای تصمیمگیر، مجری تصمیماتی است که مقامات بالاتر درباره آموزشوپرورش اخذ کردهاند؟ آیا یوسف نوری میتواند آموزشوپرورش ایران را با کشورهای پیشرفته مقایسه کند و بگوید براساس اطلاعات ارائه شده از سوی مراکز بینالمللی 96 کشور آموزش حضوری و 10 کشور آموزش مجازی داشتهاند به طور مثال در بازگشایی شتابزده مدارس و حضوری شدن آن بنگرید گرچه همه معترف هستیم تدریس حضوری بر غیرحضوری به مراتب ارجحیت دارد ولی هر مدیر مجرب آشنا با مدیریت در تعلیم و تربیت میداند بازگشایی مدرسه با افتتاح هر نهاد دیگری تفاوت دارد.
مدیران ارشد سادهترین چالش یعنی عامل رفت و آمد دانشآموزان و نیاز به سرویس، و کاستیهای مدارس خصوصاً تهویه الکترونیکی که دوسوم آن در معرض خطر، ارزیابی شدهاند و سالها است سرانهای به آنها تعلق نگرفته در مخیلهشان نیامده است پیامد بیتدبیری، ترافیک سنگین خیابانها و آلودگی مضاعف هوا ناشی از افزونی تعداد اتوموبیلها بخاطر نبود سرویس است که علاوه بر زیان مادی و نارضایتی عمومی، عصبانیت اولیا خصوصاً در بیرون مدارس و کوچههای اطراف آن که برای ایاب و ذهاب فرزندان ساعتها از کار خود بازمانده در ترافیک گیر افتادهاند را باعث شده است؟
آیا وعده وزیر آموزشوپرورش درباره سر و سامان دادن به وضعیت سرویس دانشآموزان تاکنون محقق شده است؟ گذشته از این که بسیاری از دانشآموزان برای تهیه ماسک و وسایل آموزشی در مضیقه هستند به این نکته باید توجه داشت که بیشتر آموزشگاههای شهرها و مناطق در تمام ایام تعطیلات در اختیار مسافران نوروزی بوده است و تا قبل از پایان سال 1400 حداکثر نیمی از دانشآموزان کلاس با رعایت ضوابط اعلام شده در مدرسه حاضر میشدند چگونه و با چه بودجهای مسئولان مدارس اطلاعرسانی جامع بکنند یا از ظرفیت فضای مجازی استفاده کنند یا تبلیغات محیطی و فضاسازی شهری را به گونهای آماده نمایند تا ضمن کاهش نگرانی خانوادهها زمینه برای حضور کامل دانشآموزان در مدارس فراهم شود؟ آقای یوسف نوری چه بودجهای در اختیار مدارس گذاشتهاید که محیط آموزشگاه را از نظر بهداشتی آماده نشستن سی چهل نفر در یک کلاس بکنند.
آیا تصورش را کرده بودند یا این ناراضی تراشی و خشم، مردم چندان اهمیتی نسبت به دستور دادنهای وزیر ندارند؟
بگذریم که دانشآموزان از تعطیلات برگشته تا چه اندازه ناقل بوده و همنشینی آنها در کلاسها تا چه اندازه احتمال وقوع پیک بعدی را تشدید خواهد کرد و چه خسران مادی و معنوی به بار خواهد آورد؟
وزیر آموزشوپرورش که حضور در جلسهای را بر دفاع از لایحه رتبهبندی معلمان ترجیح داده و به سردی برخورد کرده وزارتخانهاش هنوز آییننامه را تقدیم نکرده است و فریاد عدالتخواهی معلمان را از یاد برده است آیا با این وصف میتواند مدعی ایفاد حقوق تضییع شده معلمان در دولت و در برابر مجلس باشد؟
بدان امید که کلام نیکو و تذکرات خیرخواهانه روزی به مدیران و مسئولان در وزارت آموزشوپرورش برسد که گفتار متین و فاخر مقامات آموزشوپرورش با فرمان فرمانده پادگان و آمرانه گفتن تفاوت دارد و از (باید و تحکم) نباید استفاده کرد همچنین آن صفات ویژه مدیریت در نظام تعلیم و تربیت ملکه اخلاق و کردارشان گردد.
مدیرمسئول
- نویسنده : رضا سلطان زاده
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
جمعه 27,سپتامبر,2024